مسائل زیادی وجود دارند که بازاریابها بر سر آن با یکدیگر توافق ندارند. اما بر سر یک موضوع اتفاق نظر دارند؛ «تولید محتوای آنلاین به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده است که در دل آن، محتواهای بیکیفیت بیشمارند.» وضعیتی که بعد از استفاده از هوش مصنوعی مولد، تشدید شده است.
فرصتهای کشف نشدهی هوش مصنوعی برای تبلیغات آنلاین
نمونههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد هوش مصنوعی مولد میتواند محتوای عجیب و اغلب نامتعارفی تولید کند. با این حال، مقصر دانستن هوش مصنوعی در کاهش کیفیت رسانهها چندان منصفانه نیست.
نکته اول این است که مدت زمان زیادی است که محتواهای بیکیفیت زندگی مارا احاطه کرده است و نمیتوان هوش مصنوعی را مقصر اصلی دانست. این وضعیت نتیجه یک طوفان است. طوفانی که دلیل ایجاد آن گسترش کانالهای رسانهای جدید و افزایش تقاضا برای محتوا است. امروزه تقریبا ۵۴ درصد از دادههای آنلاین روزانه، یعنی معادل ۴۰۳ میلیارد گیگابایت، فقط ویدئو است. رقمی که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ به ۱۵۰ درصد افزایش یابد.
مشکل اصلی این است که تلاش برای تولید محتوای باکیفیت تقریباً غیرممکن شده است و قطعاً در شرایطی هستیم که نشانههای شکست در تولید انبوه محتوا به وضوح نمایان شده است.
خستگی تبلیغاتی وراه حل هوش مصنوعی برای تبلیغات آنلاین
تبلیغکنندگان، بهویژه آنهایی که در مقیاس جهانی فعالیت میکنند، تنها با یکی از دو رویکرد زیر میتوانند به افزایش بیپایان تقاضا برای محتوا پاسخ دهند:
برونسپاری خدمات تولید سنتی: یعنی کار تولید محتوا را به شرکتهایی در کشورهای دیگر میسپارند که هزینههای کمتری دارند.
استفاده از فناوریهای جدید برای اتوماسیون: یعنی از ابزارهای خودکار برای تولید سریع و انبوه محتوا استفاده میکنند، مانند تغییر خودکار تبلیغات بر اساس نیازها و بازارها.
در واقع، اکثر برندها از ترکیب این دو روش استفاده میکنند تا بتوانند محتوای بیشتری با هزینه کمتر و سریعتر تولید کنند.
برخی از راهکارهای جدید برای تولید محتوا آنقدر پیشرفته شدهاند که حتی میتوانند با برنامههای رسانهای هماهنگ شوند. این فناوری به این صورت کار میکند که داراییهای اصلی (مثل تصاویر، ویدئوها یا متنها) را به بخشهای مختلف تقسیم و سپس از این بخشها برای ساخت تبلیغات جدید و متفاوت استفاده میکند.
البته یک مشکل وجود دارد. هر راه حل مبتنی بر الگو، بروز خلاقیت آزادانه را محدود میکند و تعداد محدودی از چیزهایی که تولید میشوند، تقریبا همیشه به مقداری ویرایش پس از تولید نیاز دارند تا کاملا برای ارائه به مخاطب آماده شوند.
کاربران اینترنت به خاطر دیدن تبلیغات بیکیفیت و مشابه در همه جا، خسته و ناراضی شدهاند. چون تبلیغات تکراری و کمکیفیت زیاد شده، مردم خیلی سریع این تبلیغات را میبینند و دیگر به آنها توجه کافی ندارند. این باعث شده که مصرفکنندگان از دیدن این تبلیغات بیفایده عبور کنند و سریعتر اسکرول کنند تا از این تبلیغات مشابه رد شوند.
بسیاری از برندها هنوز متوجه نشدهاند که مردم دیگر از حجم بالای محتوای تبلیغاتی خسته شدهاند. مردم دیگر نمیخواهند هزاران تبلیغ بیربط ببینند. آنها فقط میخواهند محتوای مفید و مرتبط با نیاز خودشان ببینند.
اما در اینجا هدف، فقط ساختن تبلیغات شخصیسازیشده نیست. بلکه برندها باید بهتر مصرفکنندگان خود را درک کنند. مثلاً باید بدانند که مردم چه چیزهایی را دوست دارند و چرا میخواهند خرید کنند. برندها باید از خودشان بپرسند که آیا هنوز میتوانند با مصرفکنندگان ارتباط برقرار کنند یا نه.
جایگاه واقعی هوش مصنوعی مولد کجاست؟
هوش مصنوعی مولد از الگوها استفاده نمیکند. به همین دلیل میتواند چیزهای عجیب بسازد. همین ویژگی است که هوش مصنوعی مولد را از نظر پتانسیلهای خلاقانه منحصر به فرد و بیپایان ساخته است. آژانسهای خلاقیت اکنون به طور فزایندهای از هوش مصنوعی مولد به عنوان نقطه شروع در فرآیند ایدهپردازی استفاده میکنند. هوش مصنوعی مولد به عنوان یک زمین تمرین برای امتحان کردن ایدههای خارج از عرف استفاده میشود و از نتایج آن به عنوان منبع الهام برای سفارشات مشتریان بهرهبرداری میشود.
وقتی صحبت از تولید تبلیغات و محتوا میشود، هوش مصنوعی مولد امکانات بسیار زیادی دارد. با استفاده از این فناوری، دیگر لزومی وجود ندارد از الگوهای ثابت استفاده شود. میتوان متنها، طرحها و همهچیز را تغییر داد و هر نوع تغییر دلخواهی اعمال کرد.
این یعنی میتوان تبلیغاتی ساخت که هم سریع، هم ارزان و هم با کیفیت بالا باشند. هوش مصنوعی مولد این امکان را میدهد که کیفیت کار را کنترل کرد و تبلیغاتی ساخت که هم برای برند و هم برای مشتری جذاب باشند.
علاوه بر اینکه میتوان مواردی مثل تصاویر محصول، لوگوها، فراخوانها، برندینگ، پسزمینهها و غیره را تغییر داد، میتوان از دادهها و تحلیلهای قبلی هم استفاده کرد. مثلاً میتوان فهمید که مشتریان واقعاً چه چیزی را دوست دارند و چه چیزهایی در گذشته موفق بودهاند. این باعث میشود که تبلیغات خیلی دقیق و متناسب با نیازهای هر گروه هدف ساخته شوند.
هیجانانگیزترین چیز در اینجا، نه فقط ساخت نسخههای مختلف تبلیغات به صورت خودکار، بلکه درخواستدهی خودکار است. امکانی را به وجود میآورد که محدودیتها کنار گذاشته شوند و تبلیغات را بر اساس دادههای درست و تحلیلهای مناسب ساخته شوند. این روش میتواند از هر ابزاری که قبلاً برای تولید تبلیغات استفاده میشد بهتر باشد.
اگر واقعبین باشیم، نه تنها فقط بهینهسازی دینامیک محتوا (DCO) و ابزارهایی که تبلیغات را به صورت خودکار تغییر میدهند دیگر کارایی ندارند. هر ابزاری که از الگوهای ثابت استفاده کند و نتواند پیشبینی کند، دیگر مفید نیست.